مصاحبه با بهرام مدرسى درباره خروج از سازمان جوانان کمونیست و تاسیس سازمان جوانان حکمتیست
اوت ۲۰۰۴
جوانان حکمتیست: برای کسانى که شما را با رهبری جنبش جوانان و سازمان جوانان کمونیست تداعى میکنند، خارج شدن شما از این سازمان و تشکیل سازمانى دیگر جای سوال است. چرا سازمان جوانان دیگری را تشکیل دادید؟
بهرام مدرسى: سازمان جوانان کمونیست، سازمان جوانان حزب کمونیست کارگری ایران بود. این سازمان اساسا با ایده اولیه منصور حکمت برای متشکل کردن جنبش رادیکال جوانان حول شعارها و مطالبات حزب و بقدرت رساندن این حزب تشکیل شده بود. بخشى از رهبری حزب کمونیست کارگری اما بخصوص بعد از کنگره ٤ امتناع کامل خود را از این امر، کسب قدرت سیاسى، اعلام کرد. در این مورد البته بحثهای زیادی در حزب صورت گرفته است که من امیدوارم در فرصتهای دیگری مفصلا به آنها بپردازیم. روشن بود که سازمان جوانان کمونیست نمیتواند خواهان به قدرت رسیدن حزبى باشد که خودش بدوا خیال به قدرت رسیدن را ندارد. کار ما در سازمان جوانان کمونیست طبعا نمیتوانست تنها جلب نظر جوانان به حزب کمونیست کارگری ایران باشد. برای ما صرف وجود و کار سازمان جوانان کمونیست، همانطور که قبلا گفتم برای به قدرت رساندن این حزب متمرکز شده بود و به فکر میکنم هرکسى که از نزدیک فعالیتهای این سازمان را تعقیب کرده باشد این را خواهد دید. و همانطور که گفتم با دست شستن بخشى از رهبری این حزب از کسب قدرت سیاسى و کل مباحثات منصور حکمت در این مورد، کار با سازمان جوانان این حزب هم برای ما دیگر جایى از ارعاب نداشت. وقتى صحبت از ما میکنم منظورم کل بدنه کادرها و رهبری سازمان جوانان کمونیست در ایران و در خارج کشور است. برای ما تحقق اهدافمان برای ایجاد واقعى یک دنیای بهتر، با پیوستن به حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست و تاسیس سازمان جوانان این حزب میتوانست عملى شود. که خوب این کار را هم کردیم.
جوانان حکمتیست: شما گفتید که بخشى از رهبری حزب سیاستهای منصور حکمت برای کسب قدرت سیاسى را کنار گذاشت. وجود بخش دیگر رهبری حزب که اکثریت رهبری حزب را هم تشکیل میداد، کافى نبود که شما در این حزب بمانید و سازمان جوانان آنرا کماکان رهبری کنید؟
بهرام مدرسى: این حتما یک امکان بود. ما در این رابطه در اطلاعیه تاسیس حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست، صحبت کردهایم. ما میتوانستیم در رهبری حزب باقى بمانیم و هم حمید تقوایى را از سمت لیدری حزب خلع کنیم و هم ترکیب دیگری از دفتر سیاسى را انتخاب کنیم و کل ارگانهای رهبری حزب را به دست بگیریم. ما این راه را انتخاب نکردیم، به این علت که این رفقا حتما میرفتند و جمعى را تشکیل میدادند و به خودشان نام حزب کمونیست کارگری را مینهادند، پتانسیلى که متاسفانه تا امروز این رفقا از خودشان دادهاند، این پیشبینى را البته تصدیق میکند. آنوقت همه میبایست شاهد تکرار "پروژه" چریک اقلیت و اکثریت میشدند و کل این، ما حکمتیستها را بجای اینکه تمرکز بر کار اصلیمان مشغول جواب دادن به این رفقا و شرکت در "مسابقهای" که اینها میتوانستند به ما تحمیل کنند، میکرد. ما خواهان این نبودیم. چون هر لحظهای که ما از اجرای کارهای اصلیمان باز بمانیم و در این "جنگ" این رفقا شرکت کنیم، به معنای عقب افتادن اجرای کل پروژهای میبود که منصور حکمت ظرف ٢٥ سال ما را برای آن آماده کرده بود.راه دیگر این بود که ما حزب موجود را به آنها بسپاریم و حزب جدیدی را تشکیل دهیم. این علیرغم مشکلاتى که حتما در ابتدای کار برای ما پیش میاورد، اما کم دردسرترین راه ممکن ادامه کمونیسم کارگری و حکمتیسم بود. بخصوص اگر شما به صفى که این حزب را اعلام کردهاند و پشتیبانى حزب کمونیست کارگری عراق از این صف توجه کنید، باید برای همه روشن باشد که این صف جثه، شهامت و سابقه و تجربه این کار را دارد. و خوب طبیعى است که با خارج شدن حکمتیستها از آن حزب کار با سازمان جوانان آن هم دیگر معنى نمیتوانست داشته باشد. همانطور که گفتم حتما باید در این مورد بیشتر صحبت کرد.
جوانان حکمتیست: شما از اعضای رهبری حزب و کسى هستید که سازمان جوانان کمونیست را به اینجا رساندید. این تصمیم برایتان مشکل نبود؟
بهرام مدرسى: حتما مشکل بود، اما ببینید بین مشغول خود شدن و بیرون رفتن و کار را با تحزب دیگری ادامه دادن، ما دومى را انتخاب کردیم. در سنت منصور حکمت، همیشه در جا زدن بقول او "سم" بوده است، او همیشه میگفت که برای حزب خلاف جریان، پیشروی نکردن برابر با مرگ است. من به همراه اکثریت کمیته مرکزی حزب، راستش برای اینکه این مرگ و این پایان افسانه منصور حکمت را قبول نکنیم، از آن حزب بیرون رفتیم و تحزب دیگری را به کمونیسم کارگری و حکمتیسم دادیم.در مورد سازمان جوانان هم البته که تصمیم سادهای نبود ولى وقتى میبینم که کل بدنه کادری فعال این سازمان در ایران و خارج کشور با ما است، مصممتر میشوم که سازمان جوانان کمونیست - حکمتیست را با هم به مصاف نبردها و پیروزیهای آینده ببریم. شروع کار حتما قدری سخت خواهد بود، ولى بسیار خوشبینم.
جوانان حکمتیست: برنامهکارتان چیست؟
بهرام مدرسى: ببینید. سازمان جوانان کمونیست را ما به این موقعیت رساندیم و از آنجا که کل آن بدنه اعضا و کادری فعال آن سازمان با ما هستند، برنامه کارمان ادامه همان کارهایى است که در دستور خود داشتیم. در همین شماره "جوانان حکمتیست" پلاتفرم پیشنهادی من که به تصویب پلنوم پنجم کمیته مرکزی سازمان جوانان کمونیست رسیده بود را چاپ کردهایم. این نقشه عمل کار ماست. ما اساسا برای اجرای چنین سیاستهایى از آن حزب و سازمان جوانانش جدا شدیم.برای راه اندازی پروژههای دیگر هم در جلسه اول هیئت موسس سازمان جوانان کمونیست - حکمتیست، تقسیم کاری شد که عبارت است از:
- دبیر نشریه " جوانان حکمتیست" خود شما، فواد عبداللهى
- مسئول سایت سازمان به آدرس www.sjk-hekmatist.com رفیق لیلا روشن ضمیر
- مسئول مالى سازمان، رفیق نسیم رهنما
- مسئول گروپ جوانان کمونیست در یاهو، رفیق امید خدابخشى
- مسئول خارج کشور سازمان، رفیق جمال کمانگرو هیئت اجرایى شامل من، جمال کمانگر، نسیم رهنما، شیوا فرهمند، لیلا روشنضمیر و فواد عبداللهى انتخاب شد.
دو نفر از رفقا هم بعنوان مشاور دبیر انتخاب شدند.
جوانان حکمتیست: از چه طریقى میتوان با این سازمان تماس گرفت؟
بهرام مدرسى: از همان طریقى که تا بحال با ما تماس گرفت شده است. از طریق شماره تلفنهایى که در نشریه اعلام شدهاند، آدرسهای مایل و فاکس. رفقا خودشان راهش را میدانند.
جوانان حکمتیست: بگذارید به این پلاتفرم بپردازیم. اما پیشا اصلا ضرورت برگزاری این پلنوم چه بود؟
بهرام مدرسى: این پلنوم در درجه اول پلنومى روتین بود و باید برگزار میشد. دوم اینکه لازم بود که ما بنشیند و ارزیابى از شرایط امروز خودمان و جنبش جوانان بکنیم و بگوییم که نقاط ضعف و قدرت ما چه بوده است و میخواهیم به کجا برویم. در این پلنوم در درجه اول به خودمان نگاه کردیم، به جنبش جوانان در ایران، به جنبش دانشجویى و به نقش و تاثیرمان بر این جنبش و سعى کردیم به سوال اینکه باید به کجا برویم جواب دهیم.
جوانان حکمتیست: ارزیابیتان چه بود؟ کجا هستیم؟
بهرام مدرسى: در این مورد حتما باید مفصلا صحبت کرد. من در ارزیابى که تقدیم پلنوم و حاضرین کردم، به فاکتورهای مختلفى اشاره شد. از کنار زده شدن کل دم و دستگاه جریانات وابسته به دوم خرداد در محیطهای دانشگاهى تا رشد سریع و وسیع گرایش چپ و کمونیستى در محیطهای تحصیلى، از کنار زده شدن راههای مبارزه این جریانات تا باز شدن راههای دیگری که همین امروز شاهدش هستیم، از اینکه در دوره معینى اعتراضات دانشجویى دیگر به آن شدت سابق کل فضای سیاسى جامعه را مخاطب قرار نداده است، ضعفهای آن و دلایل تا این که چرا گذشتن از دوم خرداد در الیت روشنفکری ما درمحیطهای دانشگاهى خودش را در قدم اول با "کار تئوریک" و عملا کنار گذاشتن حضور فعال سیاسى در مبارزات جاری مساوی قرار داد، از اینکه چطور ما از این فرصتها استفاده کردیم و تلاشهایمان برای برگرداندن سر اعتراضات جوانان به خواستهای برحق و واقعى مان تا چه حد موفقیت آمیز بوده است. در این باره صحبت شد که ظرفهایى که ما بجای انجمنها و دفاتر وابسته به دوم خرداد، توصیه کردهایم چه بودهاند و تا چه حد موفق بودهایم.
و کلا اینکه ما تا چه اندازه توانسته است کل این شرایط سیاسى را به نفع خود تغییر دهد.دررابطه با حضور ما در محلات و محیطهای کار هم مفصلا صحبت شد، اینکه چرا حضور ما در محلات هنوز ضعیف است و اینکه چرا فلان فراخوان ما فورا جواب مثبت میگیرد ولى کاری که پشت این فراخوان ها باید انجام شوند، هنوز بجای خود نرسیده است. به میلیتانت بودن جوانان در محلات اشاره شد و اینکه ما هنوز نتوانسته ایم دربست ظرف اتحاد و تشکل این باشیم. به "کمتر" زنانه بودن کل ادبیات سازمان جوانان کمونیست و حضورش اشاره شد.همانطور که گفتم بخش گزارش در واقع ارزیابى ما از خودمان و جنبش جوانان در فاصله یک سال بود که امیدوارم در فرصتهای دیگری مفصلا به آنها بپردازیم.
جوانان حکمتیست: اولین سوالى که میتواند مطرح شود این است که خوب، میخواهید ما را به کجا ببرید؟ جوابتان چیست؟
بهرام مدرسى: در بخش گزارشات ما به قدمهای ١ تا ٩ امروزمان اشاره کردیم و در بخش پلاتفرم به بحث در مورد قدمهای دیگر پرداختیم. پلاتفرمى که تصویب شد، به نظر من میگوید که قدمهای بعدی ما از ٩ تا ٢٠ چه باید باشند؟ سعى شده است که در جزئیات به آنها پرداخته شود و زوایای کار مان را روشن کنیم. سعى کردهایم به این سوال که جنبش جوانان را میخواهید به کجا ببرید جواب دهیم. میخواهیم جنبش جوانان در ایران را متشکلتر، متحدتر و باپرچمتر کنیم. میخواهیم که سازمان جوانان کمونیست - حکمتیست را به ظرف این اتحاد، تشکل و سیاست تبدیل کنیم و میخواهیم که شعارها و مطالبات حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست مهر خودش را بر این جنبش بکوبد. میخواهیم که سازمان جوانان کمونیست - حکمتیست به ظرف اتحاد جوانان برای سرنگونى رژیم اسلامى تبدیل شود. میخواهیم که جنبش جوانان و بخصوص در محیطهای دانشگاهى از این فار "کار تئوریک" بیرون بیاید و خودش را با وظایفى که دارد یکبار دیگر تعریف کند. میخواهیم که بجای دفاتر ارتجاعى انجمن اسلامى و تحکیم وحدت و غیره ظرفهای تشکل دیگری برای جوانان در این محیطها ارائه دهیم. میخواهیم که ما چنان اسکلت کادری محکمى داشته باشیم که بتوان گوشت ٣٠ میلیون جوان معترض را به آن آویزان کرد. میخواهیم که کادرهای اصلى این سازمان بدانند که با چه کالیبری باید به خودشان نگاه کنند و چه انتظاری باید از خودشان داشته باشند. میخواهیم که کادرها و همفکران سازمان جوانان کمونیست - حکمتیست به سخنگویان بى اما و اگر جنبش آزادی و برابری طلبى جوانان در ایران تبدیل شوند، هم در ایران و هم در خارج کشور.
جوانان حکمتیست: نقش این پیامهای رفقا از ایران در این مورد چه بود؟
بهرام مدرسى: بله، رفقای زیادی پیام دادند. این رفقا با این کار خود عملا در تدقیق این پلاتفرم شرکت کردند. پلاتفرم حاضر، بخش زیادیش از همین نامهها الهام گرفته است. همانطور که گفتم این پلاتفرم قدمهای ٩ تا ٢٠ را نشان میدهد و روشن است که رفقایى که در جریان قدمهای ١ تا ٩ با هم کاررا به پیش بردهایم، تاثیر مستقیمى در تصویر کردن قدمهای آینده داشته باشند. من همینجا از همه این عزیزان تشکر میکنم.
جوانان حکمتیست: در پایان پیامتان برای خوانندگان ما چیست؟
بهرام مدرسى: به حکمتیستها بپیوندید! این پیام اصلى من است. میدانم که این جدایى ها در حزب و سازمان جوانان کمونیست، بسیاری از رفقا را نگران کرده است. اما ما میتوانیم با کار و عمل متحدمان مشکلات این دوره را سریعا از سر بگذرانیم و پرچم کمونیسم کارگری و حکمتیسم را در محکم بر زمین سیاست در ایران بکوبیم. من تک تک این عزیزان را به همکاری و پیوستن به این سازمان فرامیخوانم.