اوضاع بشدت مرا نگران کرده است، درباره دستیابی به بمب اتمی، جواب نامه یکی از رفقا
فوریه ۲۰۰۶
بهرام عزيزم سلام
............
اوضاع بشدت مرا نگران کرده است. بخشا اين مردم ديوانه که به دنبال جمهوري اسلامي براي رسيدن به بمب اتمي به خيابان ها ميايند و بخشا اين معطلي و پاسيفيسمي که همه جا ميبيني. اطلاعات حکومت هم که مدام دارند ملت را صدا ميکنند و شاخ و شانه ميکشند. راستش کمي گيج شدم. نميدانم که چه بايد کرد؟ بيانيه دفتر سياسي را هم که فرستادي خواندم............ چه بايد کرد؟ با بچه ها ساعت ها در اين باره صحبت کرديم. نيتجه اين شد که سراغ تو بيايم. لطفا برايم بنويس
........
امير
امير عزيز، گفته بودي که اوضاع قدري نگران کننده است. فاکتورهايي که به آنها اشاره کرده اي کاملا واقعي هستند و نگرانيت نسبت به اوضاع سياسي روز هم کاملا بجا و بحق. رژيم اسلامي همانطور که در قطعنامه دفتر سياسي هم گفته ايم اساسا در جواب به مشکلات داخليش است که دست به تحريکات اتمي ميزند، خود اوضاع سياسي منطقه و اوضاعي که ارتش و دولت آمريکا و متحدينشان در خاورميانه در آن گير کرده اند و سر کار آمدن حماس در فلسطين و غيره امکانات منطقه اي و جهاني جديدي را براي رژيم ايجاد کرده است. صورت مسله رژيم اسلامي هماني است که در دوره خاتمي هم بود: مردمي که رژيم اسلامي را نميخواهند. قرار داشتند که پروژه خاتمي با حمايت بخش بزرگي از کشورهاي اروپايي رژيم اسلامي را از زير ضرب اعتراضات مردم خارج کند. اين پروژه شکست خورد ولي صورت مسله براي رژيم کماکان هماني است که بود. نجاتش و جنگ ماندن و نماندنش با مردم! اين جنگ هنوز نه به نفع مردم و نه به نفع رژيم به سرانجام نرسيده است. رژيم اسلامي تلاش دارد با استفاده از اين امکانات جهاني که در اختيار دارد از يکطرف در شيپور احساسات ناسيونايلستي مردم بدمد و بخشي از آنها را عليرغم مخالفتشان با رژيم دول خودش بسيج کند و از طرف ديگر همين دعواي اتمي مبنايي بشود که کل رژيم را متحد تراز پيش نگه دارد، در اين نکته آخر تا همين الان موفق بوده است. کل جناح هاي رژي حول سياست امروز رژيم متحد شده اند، اتحادي که همانطور که خودت هم گفتي پيشا و در اساس عليه مردم هست و همين نقشي را که ما بعنوان جنبش و حزب حکمتيست ها ميتوانيم و بايد ايفا کنيم را برجسته ميکند.
تا همينجا رژيم اسلامي تلاش کرده است که پابپاي تحرکات بين المللي اش فعالين سياسي را تحت فشار قرار دهد. آنها مستقيما و حداقل فعلا امکان اين را ندارند که به کل جامعه تعرضي سياسي و فرهنگي را آغاز کنند. چهره زندگي در خيابان هاي تهران يا شهرهاي بزرگ هنوز تغييري اساسي نکرده اند ولي فعالين سياسي مداما از طرف ارگانهاي اطلاعاتي رژيم در عرصه هاي مختلف مورد مزاحمت قرار گرفته اند. فعلا به نظر من تلاش آنها اين است که رعب و وحشت بوجود آورند. ناامني و عدم اطمينان از آينده را بخصوص بين فعالين سياسي، مستقل از اينکه چه گرايش سياسي دارند را دامن بزنند و از اين طريق دامنه عمل آنها را محدود کنند. اين که اين پروسه به کجا خواهد انجاميد هم خود مستقيما به توازن قواي بين مردم و رژيم برميگردد که خود اين هم تابعي از اين است که ما چه ميکنيم؟ سوال اين است که فعالين سياسي تسليم اين فشار رژيم ميشوند؟ يا اينکه در عين دقت عمل، کارشان را خطاب به مردم ادامه ميدهند؟
تا آنجا که به ما، حزب حکمتيست ها برميگردد، ما خودمان را بخشي و يا فاکتوري از تغيير در اين شرايط ميبينيم. طيبعي است که تلاش داريم تا اوضاع را بيشتر عليه رژيم و بيشتر به نفع مبارزات مردم تغيير دهيم. چگونگي اين را بارها صحبت کرده ايم و در ادامه تلاش خواهم کرد به جوانبي از آن بپردازم. اما تا همين جا نگراني تو کاملا بحق و بجا است. ما مستقل از اينکه فعالينمان در چه عرصه اي و کجا مشغول هستند، بايد امروز بخصوص بقول معروف بي گدار به آب نزنيم. اگر سابقا ميتوانستيم اشتباهاتي را هر از گاهي داشته باشيم، امروز بخصوص بايد با دقت بيشتري عمل کنيم و کارمان را دامنه دارتر از سابق ادامه دهيم.
به کاري که امروز بخصوص بايد بکنيم اشاره اي ميکنم. روشن است که بايد با مسوليت کامل حساس بودن شرايط امروز را براي مردم توضيح دهيم. بايد به مردم نشان دهيم که هدف اصلي رژيم آنها هستند که دليل اين تحريکات بين المللي رژيم چيست؟ ميشود از ادبيات رسمي حزب در اين مورد استفاده کرد و انها را به زبان مختلف و به بهانه هاي گوناگون به مردم گفت و منتشر کرد و تبليغ کرد. در عين حال بايد ناسيوناليسم را بيشتر از هر وقت ديگر نقد کرد. ناسيوناليسم از هر طرفش، چه آنها که در شيپور رژيم اسلامي ميدمند و حول آن متحد شده اند و چه آنها که عليه رژيم اسلامي بر تناقضات قومي تاکيد ميکنند، از ال اهواز يا جريانات فاشيستي که خود را ترک و کرد و عرب معرفي ميکنند. مهم در اين ميان البته نقد کساني است که حل به عمليات نظامي آمريکا و متحدينش بسته اند، سلطنت طلبان و متفقينشان بخصوص. بايد به مردم نشان دهيم که همه اين ها در بهترين حالت سناريو عراقيزه کردن ايران و کشتار کودکان و مردم را در کوچه و خيابان تدارک ميبينند.
يکي از نتايج و يا اهداف رژيم اسلامي اين است که با درجه يک کردن اين دعواي اتمي مطالبات اساسي و اصلي مردم عليه خود را به حاشيه براند. اين را بايد ما مانع شويم. آنها تلاش ميکنند به مردم بگويند که در حالي که دنيا عليه ما است، شما مطالبه اضافه دستمزد ميکنيد؟ ويا اينکه مطالبه پرداخت حقوق معوقه ميکنيد؟ آزادي بيشتر در دانشگاه ها ميخواهيد؟ و کلا فضايي را که در جريان جنگ با عراق به جامعه تحميل کردند را مجددا ايجاد کنند. مستقل از کوچک بودن دامنه امکانات رژيم به نسبت گذشته، اين تلاش را اما دارند. ما بايد سعي کنيم که نه تنها به مردم بگوﺋيم که بايد مطالباتشان را هرچه بيشتر مطرح کنند، بلکه مستقيما آن را سازمان هم بدهيم. بزودي مثلا ٨ مارس ايت. بايد براي مثال از اين مناسبت استفاده کرد و اساسي ترين مشکل رژيم اسلامي – که زنان باشد- را يکبار ديگر برجسته و بزرگ مقابل همه قرار دهيم. نبايد اجازه دهيم که اين مناسبت مشمول اوضاعي شود که رژيم ايجاد کرده است. مشخصا در مورد ٨ مارس بايد بيشتر صحبت کرد، اينجا منظورم اين است که نبايد اجازه دهيم که مطالبات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مردم به اصطلاح درجه ٢ شوند!
بايد به مردم در عين حال نشان دهيم که راهي براي جلوگيري از اين سناريو هايي که خوابش را برايمان داده اند وجود دارد. همين جا ضرورت گارد آزادي و روشن کردن اهداف آن و دعوت به پيسوتن به آن مطرح ميشود. که خوب در اين باره بارها صحبت کرده ايم.
امير جان،
ميشود به اين اقلام همانطور که ميبيني اضافه کرد و طبيعي است که همه اين ها را هم يکجا يکنفر نميتوند انجام دهد، مهم اين است که خودمان را بعنوان بخشي از تلاشي ببينم که با اين نقشه سراسري به جنگ اوضاع و نقشه هاي رژيم ميرود و در چهارچوب فعاليت هاي حزبيمان بخشي يا کل اين را انجام دهيم.
سلام من را به به همه بچه ها برسان و اميدوارم که اين جواب کوتاه را فعلا از من قبول کني
قربانت
بهرام مدرسي