ماندن؟ اتحاد؟ حکمتیسم؟ نگاهی از آینه عقب به فراکسیون اتحاد کمونیسم کارگری

 

بهرام مدرسی

مه ۲۰۰۷

 

فراکسیون اعلام شده در حزب کمونیست کارگری٬ هنوز نمیداند که در حزب خود خواهد ماند یا نه؟ ضمنا فراخوانی برای" اتحاد صفوف جنبش کمونیسم کارگری" داده اند. ضمنا خودشان را اخیرا حکمتیست نام می نهند ودر پایان ضمنا بحث پیوستن یا عدم پیوستن به حزب حکمتیست ها هم طرح شده است.

کل سوال ماندن؟ اتحاد؟ و یا حکمتیسم؟ البته همراه با فرهنگی متاسفانه بشدت مخرب و غیر سیاسی از جانب مخالفین این فراکسیون در حزب مطبوعشان همراه است.

ضمن اینکه باید حتما روش های "جدل آنلاین"٬ که البته برای ما حکمتیست ها تازگی نداشت٬ را محکوم کرد اما در رابطه با سوالات بالا باید نکاتی را متذکر شد:

 

١ - ماندن؟

اینکه کل فراکسیون و یا اعضای آن در حزب کمونیست کارگری میمانند یا نه را خود این دوستان باید تصمیم بگیرند. ناظر خارجی تنها میتواند از فرهنگی که یکبار دیگر به همت چپ سنتی و باز هم بنام منصور حکمت٬ سابقا به رهبری سخنگویان امروز فراکسیون و امروز به رهبری همراهان دیروزشان در حزب کمونیست کارگری رواج میابد٬ تاسف بخورد و خواهان قطع فوری این نوع مجادلات "سیاسی" بشود.

 

٢- اتحاد؟

دوستان فراخوان اتحاد جنبش کمونیسم کارگری را داده اند و مشخصا دست روی حزب مطبوعشان و حزب حکمتیستها گذاشته اند.

 

 ما یک جنبش نیستیم!

امروز هیچ چیز نامربوط تر از این نمیتواند باشد که حکمتیسم و حزب متشکل آن را با آنچه که امروز بنام حزب کمونیست کارگری موجود است را متعلق به یک جنبش دانست. رویدادهای سیاسی پس از جدایی حکمتیست ها از آن حزب لیستی از کل مواضع سیاسی و اجتماعی متفاوتی را که بیان سیاسی جنبش های متفاوت اجتماعی هستند را نشان میدهند. چند نمونه:

 

 در جریان فراخوان "هخا" در حالی که حزب حکمتیست ها به مردم هشدار داد و آنها را از شرکت در آکسیون یکی از راست ترین مخالفان رژیم اسلامی برحزر داشت٬ حزب کمونیست کارگری همراه جریانات راست ناسیونالیست٬ بنام "تدارک انقلاب سوسیالیستی" و "آغاز انقلاب" همراه این حرکت شد و نزدیکی خود به این ناسیونالیسم راست عظمت طلب را با شعار سوسیالیسم بپاخیر ترﺋین کرد.

 

 حمله دولت آمریکا و متحدینش به عراق را در حالی که حزب حکمتیست ها بعنوان تلاش دولت آمریکا برای اثبات هژمونی سیاسی٬ اقتصادی و نظامی خود به جهان محکوم کرد و درمورد نتایج فاجعه انسانی در شرف وقوع هشدار داد٬ حزب کمونیست کارگری با طرح شعار "دوقطب تروریسم جهانی" صورت مسله دولت آمریکا و تلاش هایش برای هژمونی بر جهان و سیاست "ضربه پیشگیرانه" آن را مخفی کرد و عملا در کنار راستترین اپوزسیون جهانی در این مقطع قرار گرفت.

 

 در جریان تحرکات فاشیستی ناسیونالیسم ترک در حالی که حزب حکمتیست ها یکبار دیگر به مردم هشدار داد و آنها را از شرکت در تحرکات ارتجاعی ناسیونالیستی برحزر داشت٬ حزب کمونیست کارگری٬ نه تنها به حمایت از این تحرکات پرداخت بلکه مردم را به شرکت در آن فراخوان داد. اعضای دفتر سیاسی این حزب به یاد این افتادند که آنها هم "ترک" هستند و یکی دیگر از اعضای رهبریشان "کمیته آذربایجان" حزبشان را اعلام کرد و همه این ها این بار هم همراه با چاشنی "سوسیالیستی" مورد علاقه این دوستان بود.درحالی که حکمتیست ها نماینده انسان آزادیخواه متنفر از ارتجاع ناسونالیسم ترک میشوند٬ حزب کمونیست کارگری یکبار دیگر در کنار راست ترین بخش اپوزسیون قرار میگیرد.

 

 درجریان تحرکات ناسوینالیسم کرد٬ این بار هم این حزب حکمتیست ها است که به مردم علیه این تحرکات هشدار میدهد در حالی که اعضای دفتر سیاسی این حزب خود را "کرد" معرفی میکنند و در کنار ناسیونالیسم رسمی کرد قرار میگیرند.

 

 در جریان حمله دولت اسراﺋیل به لبنان٬ این حزب حکمتیست ها است که این حمله را بدون قید و شرط محکوم میکند و خواهان توفق فوری آن میشود٬ در حالی که حزب کمونیست کارگری ختم این جنگ را به خلع سلاح حزب الله و اسلام سیاسی گره میزند و عملا در کنار راست ترین بخش بورژوازی جهانی قرار میگیرد.

 

 در حالی که حزب حکمتیست ها حل مسله فلسطین را مشروط به خروج فوری و بی قید وشرط ارتش اسراﺋیل و به رسمت شناسی دولت فلسطین میداند٬ این بارهم این حزب کمونیست کارگری است که حل مسله فلسطین را به تصویه حساب با اسلام سیاسی گره میزند٬ دولت اسراﺋیل و سیاست های مشترک دولت آمریکا و اسراﺋیل را فراموش میکند و یکبار دیگر در کنار همان راست ترین جناح بورژوازی جهانی قرار میگیرد.

 

 درحالی که حزب حکمتیست ها با تعقیب همیشگی توازن قوای موجود میان مبارزات مردم و رژیم اسلامی مسولانه ترین رهنمود ها و کار حزبیش را سازمان میدهد٬ این حزب کمونیست کارگری است که فراخوان به آکسیون و بازی با امنیت انسان مبارز در آن جامعه بخش همیشگی فراخوان هایش را تشکیل میدهد. هر شعار چپ و هر تحرک انسانی برای این حزب "شیپور آغاز انقلاب سوسیالیستی" است که منجر به بی مسوالانه ترین رهنمودهای ممکن به مردم شده است.

 

 در حالی که حزب حکمتیست ها خود را مسول امنیت حتی مخالفان خود هم در مقابل رژیم اسلامی میداند٬ این حزب کمونیست کارگری است که "انجمن های جوانان آزادیخواه" را در دنیای مجازی خود تشکیل میدهد و به نام آن دستور انقلاب میدهد٬ این همان حزب است که در برنامه های میدیای خود بدون ذره ای نگرانی از امنیت انسان مخالف رژیم اسلامی٬ هرچیزی را علنی اعلام میکند.

 

 در حالی که حزب حکمتیست ها انتشار آثار منصور حکمت و ترویج ادبیات سوسیالیستی را وظیفه خود میداند٬ این حزب کمونیست کارگری است که "کپی رایت" بر آثار منصور حکمت میزند و رسما شکایت از حکمتیست ها در مجامع قضایی میکند. حکمتیست ها مروج و ناشر آثار حکمت و حزب کمونیست کارگری مانع و شاکی از آن.

 

 درحالی که حکمتیست ها درگیر سازمان دادن جنبش خود٬ جنبش آزادی و برابری انسان ها هستند٬ حزب کمونیست کارگری سرنگونی رژیم را به هر شکلی٬ انقلاب سوسیالیستی میداند و از هر تحرک ارتجاعی از طرف اپوزسیون راست نه تنها حمایت میکند٬ بلکه مردم را به شرکت در آن هم تشویق میکند.

 

 در حالی که در مجادله اتمی علیه ایران٬ حزب حکمتیست ها کل صورت مسله را که گویا مشکل نگرانی "مراجع بین المللی از تحقیقات اتمی ایران است" را نمیپذیرد و این مجادلات را ادامه سیاست ضربه پیشگیرانه دولت آمریکا و متحدینش میداند وهر نوع دخالت دولت آمریکا و متحدینش در اوضاع سیاسی ایران را محکوم میکند. حزب کمونیست کارگری صورت مسله "نگرانی مراجع بین المللی" که نام مستعار دولت آمریکا است را میپذیرد و خواهان فشار بر دولت ایران میشود. حزب کمونیست کارگری با کل صورت مسله مشکلی ندارد٬ تنها اختلافش این است که مخالف حمله نظامی اما مبلغ تحریم های اقتصادی علیه ایران میشوند٬ مبلغ قطع روابط اقتصادی با ایران میشوند. در جریان کنگره ٤ این حزب آنجا که هنوز حتی "نگرانی مراجع بین المللی" به سیاست رسمی این راستترین بخش بورژوازی آمریکا در منطقه تبدیل نشده است٬ قطعنامه "ممنوعیت تحقیقات اتمی" علیه ایران را پیشنهاد میکند و یکبار دیگر علیرغم "جنگ نه" در کنار راست ترین جناح بورژوازی جهانی قرار میگیرند.

 

این لیست طبعا طولانی تر از این اقلام هستند. چه چیزی میتواند کسی را به این اقناع برساند که حکمتیست ها با آنچه که امروز حزب کمونیست کارگری نام نهاده میشود٬ متعلق به یک جنبش هستند؟ ما امروز درست به همان اندازه با حزب کمونیست کارگری متعلق به یک جنبش هستیم که با حزب کمونیست ایران٬ راه کارگر٬ اکثریت و داریوش همایون و

الاهواز!

سیاست برای اعضا و رهبری حزب حکمتیست  جدی تر از این ها است. ما متعلق به یک جنبش نیستیم

 

 تغییری نکرده اند

دوستان فراکسیون با مواضع رسمی حزبشان در مواردی فاصله گرفته اند. این فاصله ضمن اینکه مثبت است اما از نظر من هنوز هیچ اختلاف اساسی و جنبشی با حزب مطبوعشان ندارند. به لیست بالا یکبار دیگر توجه کنید. این لیست البته همه چیز را بیان نمیکند اما در همین سطح هم شما شاهد اختلاف اساسی میان فراکسیون و حزب کمونیست کارگری نمیشوید. بحث در رابطه با این جمله یا آن جمله از این قطعنامه یا آن قطعنامه مود نقد دوستان فراکسیون نیست٬ بحث جنبشهایی هستند که احزاب سیاسی متفاوت را نمایندگی میکنند٬ فراکسیون متعلق به آن جنبش دیگر است

 

 شما اتحاد کنید ولی ما در کنگره شرکت نمیکنم

مستقل از جوانب سیاسی بالا نکته جالبی در فراخوان این دوستان هست که مایلم به آن اشاره کنم. دوستان فراکسیون اعلام کرده اند که در کنگره حزب خودشان شرکت نمیکنند٬ اما به حزب ما فراخوان اتحاد با حزب کمونیست کارگری را میدهند. سیاست به کنار٬ سوال من این است شما که خودتان در حزبتان نمیتوانید متحد باشید و حتی بدلیل "فاصله ای" که گرفته اید٬ در کنگره تان شرکت نمیکنید٬ چطور به حزب ما فراخوان اتحاد با حزب کمونیست کارگری را میدهد؟ این را کسی جدی نمیگیرد. خواننده را به یاد "مرگ خوبه برای همسایه" می اندازد!

 

 

٣- حکمتیسم؟

 

 حکمتیسم صاحب دارد

دوستان فراکسیون از جمله کسانی هستند که بعد از جدایی ما از آن حزب از هر فرصتی برای حمله به ما و مشخصا بنام "حکمتیسم" استفاده کرده اند. جلسات بنیاد های خود را بنام "حکمتیست های دروغین" اعلام کردند و کم هم در این باره ننوشتند. امروز اما خود را حکمتیست مینامند. در این باره باید نکاتی را به این دوستان متذکر شد:

حکمتیسم بعنوان یک ترم سیاسی مطرح در جامعه با اعلام تشکیل حزب حکمتیست ها زاده شد. هر کسی امروز حکمتیسم را ٬ چه به این لحاظ و چه به لحاظ سیاست هایی که این حزب با آن ها تداعی شده است٬ با حزب حکمتیست  میشناسد. چرا باید کسی که تا دیروز حملات شما به حزب حکمتیست  را تعقیب کرده است و سیاست های متفاوت شما با این حزب را فهمیده است٬ امروز حکمتیست بودن شما را قبول کند؟ نمیشود یکشبه چون من خودم فکر میکنم این طور است٬ بنابراین با یک تغییر نام دیگران هم از من قبول کنند که اینطور است. این ادعا بلحاظ متد همان متد حزب کمونیست کارگری در "سوسیالیستی" خواندن هر حرکت ارتجاعی است. واقعیت مهم نیست٬ آنچه که هدف من است٬ همه چیز را توجیه میکند٬ امروز هم دوستان فراکسیون آنچه که به نظر میرسد برایشان جایی از ارعاب ندارد٬ همان "بیرون" و "واقعیات" است.

 

 از بغل نباید وارد شد

مستقل از اینکه این دوستان عضو حزب ما خواهند شد یا نه٬ روشی که تا بحال تعقیب کرده اند هم قابل توجه است. نزدیک شدن به حزب حکمتیست  از "کانال" مخالفان سیاست های این حزب روشی سیاسی برای نزدیکی به یک حزب نیست. کسی که قاعدتا خواهان عضویت در حزبی میشود٬ پیش از اینکه "سرمایه گذاری" روی نازاضیان آن حزب چه در خارج و احیانا چه در داخل این حزب بکند٬ خود را متعهد به قبول و اجرای برنامه و اهداف آن حزب میداند.

 

 عضویت در حزب حکمتیست

حزب حکمتیست خوشبختانه حزب سیاسی بازی است که از کسی برای عضویت در آن امتحان ایدﺋولوژیک نمیگیرد. صرف قبول اهداف و سیاست های این حزب برای عضویت در آن کافی است. روشن است که فراخوان ما به همه کس پیوستن به این حزب است و این شامل دوستان فراکسیون هم میشود و نه تنها این بلکه سازمان ها و مجامع سیاسی مخلتف هم میتوانند مثل رفقای شورای انقلابی سوسیالیست های ایران – حکمتیست٬ خود را در دایره اهداف این حزب٬ متعلق به حزب و جنبش حکمتیست ها بدانند.

درمورد بعضی از دوستان فراکسیون به نظر من اینجا یک اما وجود دارد:

آنجا که شکایت شخصی از کسی به دلیلی وجود دارد٬ عضویت این فرد به نظر من منوط به جواب دادن به این شکایت خواهد بود. عضویت کسی که در محله اش شاکیانی از او چه از مردم محل و چه از اعضای دیگر حزب وجود دارد٬ به هر دلیل٬ دزدی٬ جرم یا غیره٬ منوط به جواب دادن به این شکایات است. این جاهم در مورد بعضی از رهبران این فراکسیون به نظر من همین صادق است.

 

مواردی از این شکایات

 

 دزدیدن انجمن مارکس

دو تن از اعضای رهبری این فراکسیون از رهبران پروژه دزدیدن انجمن مارکس لندن که منصور حکمت و کورش مدرسی از بنیانگذاران آن بودند هستند. نمیتوان به حزبی نزدیک شد و خواهان عضویت در آن شد که تا دیروز اموال آن را به سرقت برده اید. به نظر من پیش از باز کردن عضویت این دوستان در حزب٬ این انجمن باید به صاحبان اصلی آن بازگردانده شود!

 

 عدم پرداخت بدهی های به حزب حکمتیست

یکی از اعضای رهبری فراکسیون از جمله کسانی است که در جریان جدایی ما از حزب کمونیست کارگری٬ وام های مالی بزرگی را که متعهد به باز پرداخت آن بود را همراه با اعضای دیگر رهبری حزب کمونیست کارگری٬ پرداخت نکرد و باز پرداخت بخش بزرگی از قرض های آن حزب را به عهده ما گذاشت. نمیتوان خواهان عضویت در حزبی شد که تا دیروز مسول بانکوت مالی آن بوده ام. به نظر من پیش از باز کردن عضویت چنین کسی باید فورا مبالغ فوق پرداخت شوند!

 

 شکایت از حزب بعلت انتشار آثار منصور حکمت.

یکی از رهبران این فراکسیون شاکی رسمی حزب بعلت انتشار آثار منصور حکمت است. نمیتوان عضو حزبی شد که رهبری آن را بعلت انتشار آثار منصور حکمت٬ میخواهم به دادگاه بکشانم. به نظر من پیش از بررسی عضویت این فرد در حزب باید فورا این شکایت پس گرفته شود!

 

 اتهام دزدی زدن به رهبری حزب درمورد ربودن هارد دیسک منصور حکمت

یکی از رهبران این فراکسیون٬ علنا اتهام دزدی به رهبری حزب ما زده است. نمیتوان خواهان عضویت در حزبی شد که رهبری آن را به دزدی اموال منصور حکمت متهم کرده ام. به نظر من پیش از بررسی عضویت این فرد باید این اتهام فورا پس گرفته شود و از رهبری حزب و شخص کورش مدرسی رسما معذرت خواهی بشود!

 

 اتهام همکاری با حجاریان

سه تن از اعضای این فراکسیون از جمله کسانی هستند که به کرات حزب حکمتیست  را به همکاری با جریان حجاریان متهم کرده اند٬ این اتهام قبل از بررسی هر تقاضای عضویتی به نظر من باید فورا و رسما پس گرفته شود و از حزب در این رابطه معذرت خواهی شود!