براى خنده و تعمق!
مهدى کروبى رئيس "مجلس" جمهورى اسلامى در جمع دانشجويان و دانشآموزان وابسته به رژيم خود، در جايى که به آن نام "مجلس دانشآموزى" را دادهاند، مطالبى را ذکر کرد که هم جاى خنده دارند و هم تعمق.
ابتدا کمى بخنديد. کروبى ميگويد: "دينى که ما از آن دفاع ميکنيم، دينى است که کرامت انسان را حفظ ميکند، براى همه حرمت قائل است. دين رحمت، عطوفت، محبت، صفا و صميميت است و حتى با مخالفين سر سخت نيز با
رافت و محبت برخورد ميکند. دينى که ما از آن سخن ميگوييم براى انسان حق حاکميت بر سرنوشت خويش را پذيرفته است و در آن از تنگ نظرى و خشونت خبرى نيست،"
اين سخنان چيزى بيشتر ازحماقت، ابلهى و مسخره بودن کروبى را نشان نميدهد؟ بايد به اين سخنان خنديد. خندهاى با تعمق. اين همان رژيم اسلامى است که فقط با سوال "مسلمان هستى يا کمونيست؟" صدها هزار جوان را
به جوخههاى اعدام سپرد. اين همان رژيمى است که براى مجبور کردن زنان به سر کردن چادر، اسيد به سرو صورتشان پياشاند، اين همان رژيمى است که بوسه يک زن بر گونه مردى در ملععام داد و بيداد همه شان را در
آورده است. اين همان رژيمى است که در آن اتفاقا جوان اجازه ندارد حتى پارتى قبول شدنش در دانشگاه را بگيرد.کروبى اتفاقا همه آن القابى را که به اين رژيم نمىچسبند را رديف ميکند. محبت، صفا، صميميت، عطوفت و
حق حاکميت بر سرنوشت خود، اينها درست بخشى از مطالباتى هستند که جوانان امروز در مقابل رژيم اسلامى قرار دادهاند. اتفاقا قدرت و شدت اين خواستهها است که رژيمشان را به بحران کشانده است. جمهورى اسلامى با
دينش و تمام ارکانش مخالف انسانيت، محبت، صفا، صميميت و حق حاکميت انسان بر سرنوشت خودش است و درست به همين جهت بايد گورش را گم کند.اين سخنان اما به آدرس خيل وابستگان به رژيم که در آن "مجلس" نشسته بودند،
زده نشد. آنها که بخواهى نخواهى همراهان رژيم اسلامى و دستچين شده براى اين "مجلسدانشآموزى" بودند. خير! اين سخنان به آدرس کسانى گفته شد که سينه در سينه رژيم ايستاده اند و ميخواهند که اين رژيم را ور
بياندازند. جوانان مخالف رژيم اسلامى. بيش از ٢٨ ميليون انسانى که در کمين رژيم اسلامى نشستهاند تا روز سرنگونيش را جشن بگيرند.اما آنچه که جاى تعمق است سخنان بعدى کروبى هستند. او در ادامه ميگويد: "حضور
در صحنههاى سياسى با ابزار گروههاى سياسى شدن جدا است. گرايشها و ديدگاههاى سياسى متفاوت بايد در جامعه وجود داشته باشند اما همه آنها بايد چهارچوب فعاليت و حرکت خود را قانون اساسى و آرمانها و
ديدگاههاى خمينى قرار دهند."اين به زبان آدميزاد يعنى اينکه: ميدانيم که اکثر شما در صحنه سياسى هستيد، ميدانيم که اکثر شما مخالف رژيم اسلامى هستيد، ميدانيم که اکثر شما ديگر کارى با "برادران
اصلاحطلبمان" نداريد، يعنى اينکه ميدانيم دوم خرداد با همه ناقهرمانانش ديگر کار به جايى نميبرد. يعنى اينکه ميدانيم که با گروههاى سياسى هستيد. اين صحنه واقعى سياسى محيطهاى تحصيلى در ايران است. چند
روزى از شروع سال تحصيلى نگذشتهاست که موج اعتراضات دانشجويان عليه جدا سازى جنسى آغاز شده است. سخنان کروبى اعتراف به اين واقعيت است و همين جاى تعمق دارد. نکته بعدى او که بايد در "چهار چوب قانون اساسى"
فعاليت کرد هم نکته جالبى را در خود دارد. اين يعنى اينکه ميدانيم که اکثر شما قانون اساسى و جمهورى اسلامى را نميخواهيد. يعنى اينکه سرنگونى طلب و يا به قول خودشان برانداز هستيد. اين را در کنار "ابرار
گروهاى سياسى نشويد" بگذاريد تا اصل مطلب دستتان بيايد. اصلى ترين حزب سياسى که خواهان سرنگونى قطعى رژيم اسلامى است نامش حزب کمونيست کارگرى است. اين همان حزبى است که از ابتداى سر کار آمدن رژيم اسلامى
آنرا افشا کرده و با آن در مبارزه بوده است. اين همان حزبى است که در کنفرانس برلين پته همه برادران سابق و ژورناليستهاى جديد را بر آب کرد. اگر کسى در ايران امروز از سرنگونى طلبى حرف ميزند بايد که رو به
حزب کمونيست کارگرى ايران و سازمان جوانان کمونيست بکند.سخنان کروبى تنها اعتراف است. اعتراف به واقعيتى که امروز ديگر صورت مسئله جامعه ايران است. سرنگونى رژيم اسلامى. بگذاريد ما هم سخنان کروبى را شنيده
بگيريم و همهتان را دعوت کنيم که به حزب کمونيست کارگرى ايران و سازمان جوانان کمونيست بپيونديد تا بقول يکى از دوستان از تهران نه ديرتر از ديروز، نه زودتر از فردا، همين امروز رژيم اسلامى را سرنگون کنيم
و جهانى را که لايق انسان امروزى، لايق همهما است را بنا کنيم.
13-10-2002